شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچههای گردان کمیل و سردار شهید علی اصغر سرافراز، حاج آقا بنایی میگوید: رزمندهای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچهای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچههای گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم، شهید علی اصغر مرتب با بابای مهدی شوخی میکرد...
حال و هوای معنوی بچه ها در عملیات والفجر یک
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
آقای حسن مروی حال و هوای معنوی بچهها در شب عملیات را چنین توصیف مینماید: قبل از شروع عملیات، حالت روحانی قشنگی در فضای کانال مادر ایجاد شده بود. هر کسی در گوشهای با خدای خود خلوت کرده و اوقاتش را با گریه و استغفار سپری میکرد. گروهی خالصانه از خدا میخواستند تا لذت شربت شهادت را به آنها بچشاند و گروهی برای حلال بودی به سراغ همرزمان خود رفته و با آنها به درددل میپرداختند. شهید ...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر يک »
آقای حسن مروی حال و هوای معنوی بچهها در شب عملیات را چنین توصیف مینماید: قبل از شروع عملیات، حالت روحانی قشنگی در فضای کانال مادر ایجاد شده بود. هر کسی در گوشهای با خدای خود خلوت کرده و اوقاتش را با گریه و استغفار سپری میکرد. گروهی خالصانه از خدا میخواستند تا لذت شربت شهادت را به آنها بچشاند و گروهی برای حلال بودی به سراغ همرزمان خود رفته و با آنها به درددل میپرداختند. شهید ...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بسم الله الرحمن الرحیم قال النبی (ص): فوق کل ذی بر، بر؛ حتی یقتل فی سبیلالله، فاذا قتل فی سبیلالله فلیس فوقه. بالای خوبی و نیکویی، خوبی دیگری است اما بجز جبهه تا اینکه انسان در راه خدا کشته شود دیگر فوق این پاداش وثوابی نتوان تصور کرد. به نام خدای بخشنده و مهربان. با سلام و صلوات بر حضرت بقیهالله الاعظم امام زمان (عج) و نایب بر حقش، امام خمینی و شهدای گلگون پیکر اسلام عزیز. قبل از آنکه تذکرات...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بسم الله الرحمن الرحیم قال النبی (ص): فوق کل ذی بر، بر؛ حتی یقتل فی سبیلالله، فاذا قتل فی سبیلالله فلیس فوقه. بالای خوبی و نیکویی، خوبی دیگری است اما بجز جبهه تا اینکه انسان در راه خدا کشته شود دیگر فوق این پاداش وثوابی نتوان تصور کرد. به نام خدای بخشنده و مهربان. با سلام و صلوات بر حضرت بقیهالله الاعظم امام زمان (عج) و نایب بر حقش، امام خمینی و شهدای گلگون پیکر اسلام عزیز. قبل از آنکه تذکرات...
گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچههای گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره میگوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
کلیات عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر ساعت 30/20 دقیقه 3/12/1362، با رمز یا رسول الله(ص) در منطقه عملیاتی خیبر که در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهویزه واقع شده است و از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه - طلائیه محدود می گردد؛ آغاز شد. در این عملیات نیروی زمینی ارتش با استعداد 2 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی و یک تیپ هوابرد در محور "زید" وارد عمل شده و سپاه پاسداران نیز با 2 لشکر پیاده و یک...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات خيبر »
عملیات خیبر ساعت 30/20 دقیقه 3/12/1362، با رمز یا رسول الله(ص) در منطقه عملیاتی خیبر که در شرق رودخانه دجله و داخل هور الهویزه واقع شده است و از شمال به العزیز و از جنوب به القرنه - طلائیه محدود می گردد؛ آغاز شد. در این عملیات نیروی زمینی ارتش با استعداد 2 لشکر پیاده، 2 لشکر زرهی و یک تیپ هوابرد در محور "زید" وارد عمل شده و سپاه پاسداران نیز با 2 لشکر پیاده و یک...
شهید حسن عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چو عباسی به مثل ماه تـابان بشد قربانی اسلام و قـرآن بگفتا جبهه باشد امتحانم منــم شاگرد درس مکتب حــقبسوی جبهه حق شد شتابان که تا ثابت کند او عهد وپیمان از این رو جانب جبهه روانم اگـــر فـرقـم شود از تیـر منشــق ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چو عباسی به مثل ماه تـابان بشد قربانی اسلام و قـرآن بگفتا جبهه باشد امتحانم منــم شاگرد درس مکتب حــقبسوی جبهه حق شد شتابان که تا ثابت کند او عهد وپیمان از این رو جانب جبهه روانم اگـــر فـرقـم شود از تیـر منشــق ...
شهید علی حداد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدا داده به حداد این سعادت چو گل گر پیکرش گردید پرپر علی آن حافظ ناموس وقرآن شده یک سال اودر زیر خاک استکه اندر راه حق یابد شهادت بود این هدیه ای تقدیم رهبر علی آن پاسدار دین وایمان بود او شادمان مـا را چــه باک است ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
خدا داده به حداد این سعادت چو گل گر پیکرش گردید پرپر علی آن حافظ ناموس وقرآن شده یک سال اودر زیر خاک استکه اندر راه حق یابد شهادت بود این هدیه ای تقدیم رهبر علی آن پاسدار دین وایمان بود او شادمان مـا را چــه باک است ...
شهید علی دهقانپور
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چه گویم از حبیب بن مظاهر غلام شاه بی لشکرحسین بود دم آخر به لب نام حسیـن داشـتز دهقانپور کو مانند جابر مطیع وتابع پیر خمین بود پیام فتح بر پیرخمین داشـت ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
چه گویم از حبیب بن مظاهر غلام شاه بی لشکرحسین بود دم آخر به لب نام حسیـن داشـتز دهقانپور کو مانند جابر مطیع وتابع پیر خمین بود پیام فتح بر پیرخمین داشـت ...